سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 RSS 

 تعداد بازدید کنندگان
45788

 بازدید امروز: 0

 بازدید دیروز: 53

  MONALISA MY LOVE

خداوند، انگشت نما شدن در عبادت و انگشت نماشدن در برابر مردم را ناخوش می دارد . [امام رضا علیه السلام]

خانه| مدیریت| شناسنامه | ایمیل


 RSS 


پیوندهای روزانه

مسافری تاناکجا [16]
[آرشیو(1)]


 اوقات شرعی


درباره من


لوگوی من

MONALISA MY LOVE

 لینک دوستان


فهرست موضوعی یادداشت ها

انتخاب واحددانشگاه پیام نور-حذف واضافه-سیستم پیام نور-سیستم گلست . پرتال دانشگاه پیام نور . توالت رفتن ناصرالدین شاه . دانشگاه پیام نورخوزستان . دانشگاه پیام نورمشهد . دانشگاه پیام نورمیاندوآب . دانشگاه پیام نورهرمزگان . دانشگاه پیام نورواحدچناران . سیستم جامع دانشگاهی گلستان-انتخاب واحددانشگاه پیام نور . سیستم جامع گلستان-انتخاب واحددانشگاه پیام نور .


آرشیو

عکسهای مذهبی
جملات عاشقانه انگلیسی-باترجمه فارسی
بایگانی1
بایگانی2
بایگانی3
دانشگاه پیام نور


اشتراک

 


موضوع ازدواج انشا:نویسنده ناشناس

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند. در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است ! اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید. من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند! اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است! این بود انشای من

 

 

نویسنده ناشناس 

 



¤ نوشته شده توسط ُSIYAVASH در ساعت 12:39 عصرسه شنبه 87 بهمن 8


 

خانه| مدیریت| شناسنامه |ایمیل